همین نامه (4) - عاشقانه
يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۲۸ ب.ظ
فراق تو بر جان خـسـته ی من تیر غــم بنشاند
سکوت تو در چشم منتظرم سیل خون بفشاند
پس از تو در این عاشقانه ی تلخ با غمت چه کنم؟
بدون تو مرهم بر این دل غمگین بگو چه کنم؟
به جز تو مرا همدم و محبوب در جهان نَبُوَد
به جز تو کسی راحت و آرام بر دلم نبود!
بدون تو در آسمان دلم نقش مه خالیست
اگر تو نباشی به باغ دلم جای گل خالیست
بیا و ببین عاشقانه ترین لحظه ام با توست
بیا بَرِ این، دلم بنشین، زان که خانه ی توست
بیا و مرا تا کرانه ی این آسمان تو ببر
بیا بَرِ این سوخته دل بنشین و دلش تو ببر
بیا که در این صور شادی و عشق با توان بدمم
بیا تا که با گرمی بوسه ات دم به دم جان دهم
- ۹۲/۱۱/۱۳
سکوت خیلی بده!!!
پ.ن:نگران هیچی نباش بچسب به زندگی زمان همه چیز رو حل میکنه ;)