میم

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

میم

من یک مهندس برق ساده‌ام که دوست داره وقتی مُرد، ازش یه تفکر باقی‌ بمونه. روزی دو روزی یه چس‌ناله‌ای می‌کنم اینجا... بمونه تو تاریخ شاید یه روزی یکی یادی کرد و رفت...

همین نامه (5)- درد و درمان

دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۰۸ ب.ظ

حال آشفته دلان بهر کسی پوشیده نیست
ای دریغ از تو که هم دردی و هم درمان ما




غرقه ی دریای عشقیم سکر ما را شکوه نیست

زان که روی یار و دلبر برده از سر هوش ما
تارک عرش ار نباشد در دیار و کوی دوست
خوردن خمر پیاپی باشد هرشب کار ما
مرو ای یار و بگو خانه ی خمار کجاست؟
نیست جز جام پر از می مرهم و درمان ما
آتش عشقت ندانی چون که بر قلبم نشست
تیر شد برهم بدوخت چشم و گوش و عقل ما
حال آشفته دلان بهر کسی پوشیده نیست
ای دریغ از تو که هم دردی و هم درمان ما!

  • میم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی