میم

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

میم

من یک مهندس برق ساده‌ام که دوست داره وقتی مُرد، ازش یه تفکر باقی‌ بمونه. روزی دو روزی یه چس‌ناله‌ای می‌کنم اینجا... بمونه تو تاریخ شاید یه روزی یکی یادی کرد و رفت...

13

چهارشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۱ ب.ظ

من..
از عمق سیاه چشمانت،
به دره ی عمیق آغوشت هبوط کرده ام...
آدم اگر بود،


هیچ، بگذریم...
من، از ریسمان پر خم و تاب گیسوانت...
به دار آویخته ام آدم را...
که حوا اگر بود،..
هیچ، بگذریم!
من سیر طویل تاریخ را،
به برق نگاهت،
یک شبه آمده ام...
دربند تو ام و تو...
میدان آزادی...
من..
پای پیاده
غرب و شرق را..
شمال و جنوب را...
با گرمای حضورت که نه....
هیچ... بگذریم!
از آشناترین کوچه های خاطراتمان گیج و مبهم گذشتم...
گم شدم... نه در عظمت شهر!
من در خاطراتمان گم شدم...
از فرار بیزارم و این
 قوت غالب من است!
پا به پای تو سنگ های خیابان را می شمردم که...
هیچ، بگذریم...
گذر از مسیر کوتاهمان حالا ساعت ها طول کشیده و تو...
هیچ بگذریم!
در و دیوار شهر هم سیاه شده اند..
من...
دوباره غرق می شوم!

  • میم

نظرات  (۱)

گفتم دست به قلم بشی خیلی خوب میشه اینم آثارش :)
یاحق
پاسخ:
مدیون رفقاییم... :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی