میم

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

میم

من یک مهندس برق ساده‌ام که دوست داره وقتی مُرد، ازش یه تفکر باقی‌ بمونه. روزی دو روزی یه چس‌ناله‌ای می‌کنم اینجا... بمونه تو تاریخ شاید یه روزی یکی یادی کرد و رفت...

جوان ز حادثه‌ای پیر می‌شود گاهی

يكشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۷، ۱۱:۳۲ ب.ظ

به نظرم زندگی کردن یعنی بلد باشی چطوری فاصله‌ی بین دوتا سختی رو با شادی‌هایی که برات "ارزشن" پر کنی... وگرنه غر زدن رو که همه بلدن! مگه نه؟ هیچ ۲ تا دمی بدون یه بازدم وسطش رها نمی‌شن... بازدم زندگیت چیه؟


هوای خانه چه دلگیر می شود گاهی

از این زمانه دلم سیر می شود گاهی

عقاب تیز پرواز دشتهای استغنا

اسیر پنجه تقدیر می شود گاهی

صدای زمزمه ی عاشقان آزادی

فغان و ناله ی شبگیر می شود گاهی

نگاه مردم بیگانه در دل غربت

به چشم خسته ی من تیر می شود گاهی

مبر به موی سپیدم گمان به عمر دراز

جوان ز حادثه ای پیر می شود گاهی

بگو اگر چه به جایی نمی رسد فریاد

کلام حق دم شمشیر می شود گاهی

بگیر دست مرا آشنای درد بگیر

مگو چنین و چنان دیر می شود گاهی

به سوی خویش می کشد مرا چه خون و چه خاک

محبت است که زنجیر می شود گاهی
  • میم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی