میم

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

میم

من یک مهندس برق ساده‌ام که دوست داره وقتی مُرد، ازش یه تفکر باقی‌ بمونه. روزی دو روزی یه چس‌ناله‌ای می‌کنم اینجا... بمونه تو تاریخ شاید یه روزی یکی یادی کرد و رفت...

18.03.98

شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۸، ۰۵:۵۰ ب.ظ

مساله اینه که یا باید قبول کنیم خیلی از اتفاقات توی زندگیمون هرگز قرار نیست بیفته... و خیلی از اتفاقات هم می‌تونن بیفتن اما به دلایل عدیده باید فقط بشینی و تماشا کنی که به وقوع نمی‌پیوندند! این دومی از اون اولی ناگزیرتر و محتمل‌الوقوع‌تره! 

ما که ۲۳ سال نشستیم نگاه کردیم! (هرچند خیلی از اون‌هایی که قرار نبود اتفاق بیفته رو رقم زدیم) ولی، باقیشم روش؟!

دیروز یکی می‌گفت یه سری جاهایی که نه کسی می‌شناستت (می‌خوندت!) نه کسی رو می‌شناسی بهترین جاست برای اینکه خود خالصت رو بریزی بیرون و اون چه باید بگی رو بگی! بحث کردیم سر اینکه حرفی که بار داره رو اگه رو هوا ول بدیم چی می‌شه نتیجه؟! 

نتیجه‌ش شد این:

امین، گفتن، عمل کردن! 

ولی مساله اینه که باید قبول کنیم خیلی از اتفاقات....

پ.ن: تا حالا سرتون رو فرو کردین تو بالش و فریاد بزنید؟!

  • میم

نظرات  (۲)

داری آب میشی...! حواست هست؟
پاسخ:
آب شدن طبیعی نیست؟!
بهتره اتفاقاتی که به مزاجت نمیاد قبول نکنی.(نظر شخصی) :|
پاسخ:
اتفاق دیگه اسمش روشه دیگه... اتفاق. می‌افته... اگه دست ما بود که هیچ کدومش رو قبول نمی‌کردیم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی