میم

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

میم

من یک مهندس برق ساده‌ام که دوست داره وقتی مُرد، ازش یه تفکر باقی‌ بمونه. روزی دو روزی یه چس‌ناله‌ای می‌کنم اینجا... بمونه تو تاریخ شاید یه روزی یکی یادی کرد و رفت...

00.06.23

سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۰، ۱۰:۱۸ ق.ظ

در این سرای بی‌کسی کسی به در نمی‌زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی‌زند

یکی زشب گرفتگان چراغ بر نمی‌کند
کسی به کوچه سار شب در سحر نمی‌زند

نشسته‌ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی‌زند

دل خراب من دگر خراب‌تر نمی‌شود
که خنجر غمت از این خراب‌تر نمی‌زند

گذر گهی است پر ستم که اندرو به غیر غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمی‌زند

چه چشم پاسخ است از این دریچه‌های بسته‌ات
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی‌زند

نه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی‌زند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی