میم

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

میم

من یک مهندس برق ساده‌ام که دوست داره وقتی مُرد، ازش یه تفکر باقی‌ بمونه. روزی دو روزی یه چس‌ناله‌ای می‌کنم اینجا... بمونه تو تاریخ شاید یه روزی یکی یادی کرد و رفت...

02.05.15

دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۱۸ ق.ظ

مدیدی از قبلی گذشت....

بعد از خوندن چندتا مطلب آخر خودم فهمیدم فقط برای غز زدن میام اینجا انگار. غرهایی که بقیه حوصله شنیدنشو ندارن.

 

بر قله دردهای این جـــرـــســـــوـــحـــــم نزار ایستاده ام به شهود

به چشمان من زبون می آید آدمی؛ چه بر سر عقل و چه آنچه از جسم برآید!

به تفصیل تار و پود آنچه هست را رنگ باید نشاند تا مگر روزی در نظر آید.

گذر کرد باید از رنگ. تار و پود باید خواند. نه با چشم سَر که با چشم سِر

"ما را به چشم سر مبین ما را به چشم سر ببین"

 

جدای آنکه درد آنجاست که درد را نمی شود حالی کرد....>>

(....)

  • میم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی