میم

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

میم

من یک مهندس برق ساده‌ام که دوست داره وقتی مُرد، ازش یه تفکر باقی‌ بمونه. روزی دو روزی یه چس‌ناله‌ای می‌کنم اینجا... بمونه تو تاریخ شاید یه روزی یکی یادی کرد و رفت...

۷۶ مطلب با موضوع «دل نوشت» ثبت شده است

حالا درست یک ماه از اینکه نیستی می‌گذرد مادربزرگ...

و من درست لحظه‌ی شروع این پست لعنتی یاد آن چشم‌های زیبایت می‌افتم و آه می‌کشم از نبودنی که جاوادانه شد...

از صدای دوست داشتنی‌ات پشت خط تلفن که می‌‌گفتی هرکجا هستی سلامت باشی و من امروز سلامتم اما بدون تو....

بدون دلگرمی روزها و شب‌های سوستان که دیگر گرمای حضورت را نخواهد دید...

چه غریبانه رفتی و صد هزاران حیف که دیگر نیستی...

لعنت به عمر که ولع ازدیادش هرگز پایانی ندارد...

لعنت به این ولع که ما فقط آن را در مورد بقیه داریم!

بگذریم از آنچه قرار بود باشد...

بگذریم از عشق‌بازی من با تنهایی‌های دو نفره‌ام با دلبر...

شما حتی نمی‌توانید تصور زیبایی این تنهایی را داشته باشید...


دیگه از خودم خسته شدم
می‌دونی چی دلم می‌خواد؟

دوری و رنج فاصله زاد اَزْم بَبْر
سینه‌ی فراخ سوختر آید ستبر

از جور خلق، ذهن بزاید مجوس
در حول‌و‌حوش فاجعه زایدت گبر

صد خنده شوق ناکندت سخت شاد
صد آسمانت گریه نبارد ز ابر

آن درد عشق، کز تو برون کرده یار
آن یار رفته از سفر آیدت، صبر …

شنگی و خوشدلی نرباید تو را
از فرص اختیارتْ، نمایند جبر...

هی وات دفاک و وات د هل از دست دهر
هی مرغ رنگ کرده ز یزدان-هژبر..

یا رب به رای عاقلکان کوش و کُش
جان مرا ز مَن یَشَاءالمُستَتَبْر...

افتادیم وسط یه گرداب پر از اطلاعات جور و واجور که هر طرف نگاه می‌کنی یکی با پینس می‌زنه سک و صورتتو میاره پایین...

اصلا روایت داریم متنی که توش کلمه بلبلمکان جنت زمان نباشه متن نیست

یعنی فضا جوریه که شما یه سرچ زاده هم بزنی یه ۷ ۸ ۱۰ سی چل پنجاهزارتا اطلاعات مستند بدرد بخورد برات میارد که حالا تو موندی و حوله‌ی تمیز کننده! والا به شیر نارگیل قسم ریسرچ تو این فضا خیلی کار سختیه...

حالا یکی این پشت و اون طرف بیاد ببنده به ماتحتت که آی مهندس فلان چیز چه شد! تو هم جوگیر می‌شی هایپرت می‌زنه بالا.

با اینکه همواره احساس می‌کنم مسیر درسته ولی الان در لحظه احساس کردم درست تر تره و مثل اینکه اون انزوایی که دنبالش بودم واسه پیشرفت رو لاجرم‌گونه بدست آوردیم!

زندگیتون کرونایی! واسه هرکی نون نشد واسه ما آب شد!

بشینی تو اتاقت به این فکر کنی که دنیا با همه‌ی آنتالپی‌های ترنزینتش حول محور خواسته‌های تو می‌چرخه یا نه!

البته این کاری نیست که همه توی دنیا انجام بدن و شاید دلیل موفقیت و بی‌دغدغه بودنشون هم همین باشه. کمبربچ (رفیقمون)‌ می‌گفت استاپ ثینکینگ اند جاست دو! والله به خدا نصف مصایب ما از همین اس گاوجینگه و در وهله‌ی دوم نیز زر زیاد می‌زنیم. اصلا به ما چه که دنیا رو آب برد.

همین بابا... بسه همینقدر...