میم

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

میم

من یک مهندس برق ساده‌ام که دوست داره وقتی مُرد، ازش یه تفکر باقی‌ بمونه. روزی دو روزی یه چس‌ناله‌ای می‌کنم اینجا... بمونه تو تاریخ شاید یه روزی یکی یادی کرد و رفت...

به نام دوست!

بسته شد؛ دفتر 12 ساله تحصیل و محصلی بسته شد و در آغاز پروژه ای نو از سلسله امور زندگی هستیم! (ـــــتم)

امید آنکه مدیر پروژه ی خوبی باشیم!!! امـــیـــد...!

و قسم به پی نوشتی که کلیشه ایست تکراری اما مهم و ضروری...! 

" الــتــمــاس دعــــا"


آبرو از کف برفت و جام می بشکست و ریخت!

آب روی رفــتــه هــرگــز بــرنـگــردد  در ســبــو

فکر فــردا کن چــگــونه آب در ســاغــر کــنــی

چون سـبـو بشکـستی و از کف بدادی آبرو...!

حال آشفته دلان بهر کسی پوشیده نیست
ای دریغ از تو که هم دردی و هم درمان ما


فراق تو بر جان خـسـته ی من تیر غــم بنشاند

سکوت تو در چشم منتظرم سیل خون بفشاند

احوال چشم گریان آسان نمی توان گفت

شاید شکسته بغضی در پرده ی ریاضت

از عاشقان چه پرسی شرح فراق معشوق؟!

بنگر که در دل او بغضیست با شکایت...!