میم

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

یک رسانه شخصی برای اشتراک حسی که روزی خوب بود

میم

من یک مهندس برق ساده‌ام که دوست داره وقتی مُرد، ازش یه تفکر باقی‌ بمونه. روزی دو روزی یه چس‌ناله‌ای می‌کنم اینجا... بمونه تو تاریخ شاید یه روزی یکی یادی کرد و رفت...

هزار نقش برآید به صنع کلک و یکی

به دل پـذیری نقـش نـگـار مـا نـرسد

مرا شرح پریشانی چه حاجت
که  بر حال   پریشانم   گواهی
الهی تکیه  بر  لطف  تو   کردم
که جز لطفت ندارم تکیه گاهی
دل سرگشتمان  را  رهنما  باش
که دل بی رهنما افتد به چاهی
مزن یا رب ز  درگاهت   رسا را
پناه  آورده  سویت  بی  پناهی
بسم الله

درد اینجاست که درد را نمی شود به هیچ کس حالی کرد!

کلیدر...
میگن زندگی مثه یه کوه میمونه... اولش باید سربالایی بری... و همش دوس داری که زود برسی... اما وقتی که رسیدی از اونجا میخوری به یه سرپایینی خیلی تند...! جوری میکشدت پایین که آرزو میکنی ای کاش هیچ وقت برای رسیدن به اون بالا تلاش نمیکردی..!
اما چیه که بازم همه تو زندگیشون هر روز و هر روز این کار تکراری رو انجام میدن و واسه اینکه یه پله از جایی که هستن بالاتر باشن دست به هر کاری میزنن؟!! هر کاری ها...! مثل دروغ... مثل ظلم کردن به اونایی که یه پله یا چند تا بیشتر ازشون پایین ترن... مثل خیانت...! :| این آخریه خیلی افتضاحه...! ینی فکر کن تو اون ارتفاع جایی که قلبت پا به پات کار کرده تا همراه تو باشه و تو رو تو این مسیر تنها نذاشته که هیچ، کمکت کرده که تا اونجا بری، تو بخوای دس ازش بکشی...!! :| اصن میشه همچین چیزی؟! به نظر من که با عقل جور در نمیاد...!